او همان اول گفت: «رژیم ایران مثل مردمش نیست. ایرانیها فوقالعادهاند. من فرهنگشان را دوست دارم. آنها شایسته زندگی بهتری هستند.» این جملهها آغازی بود برای مستندی که بهعنوان نویسنده و تهیهکننده آن، سفری با دو شخصیت اصلیاش را آغاز کردم: مایکل وایت، گروگان آمریکایی آزادشده از زندانهای جمهوری اسلامی، و مهدی وطنخواه، فعال سیاسی جوان ایرانی. سفری از سلولهای انفرادی در مشهد تا آسمانهای کالیفرنیا.
مایکل، متولد لسآنجلس و کهنهسرباز نیروی دریایی آمریکا، در سال ۲۰۱۸ برای دیدار با دختری به نام سمانه عباسی که در چترومها با او آشنا شده بود، به ایران رفت. اما سفر عاشقانهاش به کابوس بدل شد.
در سومین سفرش، در مشهد بازداشت و به اتهام «توهین به رهبر» و «انتشار عکس خصوصی» به ۱۰ سال زندان محکوم شد. در زندان مخفی وزارت اطلاعات، تحت بازجوییهای شدید و شکنجه قرار گرفت تا اعتراف کند که برای آمریکا و اسرائیل جاسوسی میکند. فشارها چنان شدید بود که او یکبار تلاش به خودکشی کرد.
پس از هفتهها بازداشت در سلول انفرادی، به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد. آنجا، با مهدی وطنخواه، زندانی سیاسی جوان ایرانی، همسلول شد. آن چهار دیوار سرد، سرآغاز داستانی شد که سرنوشت این دو را برای همیشه به هم پیوند زد.
مایکل میگوید پیش از بازداشت، دلباخته سمانه شده بود. در کیش با او دیدار کرده و از رفتار مردم ایران مجذوب فرهنگشان شده بود. پس از بازگشت به آمریکا، چنان به این رابطه دلبسته شده که برای دیدار خانواده سمانه به مشهد سفر کرده و حتی در سندیگو مسلمان شده تا مانعی بر سر این عشق نباشد.
اما در سفر سوم، که پیشتر دختر به او گفته بود که دیگر حاضر به رابطه با او نیست، قرار بود سمانه را در یک وعده ناهار ببیند و از او بخواهد که به طور رسمی ازدواج کنند. اما در راه، سه اتومبیل مشکی او را متوقف کردند، چشمهایش را بستند و به مکانی نامعلوم بردند.
مایکل وایت را در اتاقی با دوربین مداربسته نگاه میداشتند. فقط برای بازجویی خارج میشد؛ بازجوییهایی که با فریاد، تهدید، ضربوشتم، و بیدارخوابی همراه بود. بازجویان میخواستند او اقرار کند برای کدام سرویس جاسوسی کار میکند. اما یکبار قاضی پرونده به او گفته: «شش وابسته جمهوری اسلامی در آمریکا زندانیاند، و تو تنها آمریکاییای هستی که میتوانیم برای مبادله استفاده کنیم.»
در نهایت، مایکل به زندان وکیلآباد منتقل شد، جایی که مهدی وطنخواه با او همسلول شد. مهدی، فعال سیاسی، زبان انگلیسی خوبی داشت و توانست اعتماد مایکل را جلب کند. او میگوید: «وقتی برای نخستین بار دیدمش، از طرز راهرفتنش معلوم بود که از بیماری سختی رنج میبرد. کمکم با هم دوست شدیم. او به کسی اعتماد نداشت. بعدها فهمیدم حتی مادرش نمیداند کجاست.»
در سال ۲۰۲۰، مهدی بهطور موقت از زندان آزاد شد. با استفاده از اطلاعاتی که از مایکل گرفته بود، با خانواده او و وزارت خارجه آمریکا تماس گرفت. تا آن زمان، مقامات آمریکایی حتی نمیدانستند مایکل در ایران زندانی است. پس از این تماسها، وایت توانست با سفارت سوئیس، حافظ منافع آمریکا در تهران، دیدار کند.